آنیتا جانآنیتا جان، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه سن داره

♥♥خاطرات من و دختر نازم♥♥

آنیتا در 16 ماهگی

چند روز پیش که داشتم به عکس های تولد و نوروز آنیتا نگاهی می نداختم تا عکس مناسبی انتخاب کنم واسه چاپ روی لیوان ( ی ه هدیه به بابایی واسه تولدش از طرف آنیتا! ) متوجه شدم که دخملکم ماشاالله چقدر بزرگ شده ،حتی صورت نازش هم تغییر کرده و دیگه نی نی کوچولوی مامانی نیست!واسه خودش خانمی شده .قربون صورت ماهت روز هفتم تیر ماه هم متوجه شدم که دوتا مروارید خوشگل دیگه به جمع مرواریدهات دارن اضافه می شن و یه نیش کوچولوش بیرون اومدن(حالا شدن دوازده تا،ماشالله ) جدیدا روی حرف خودت اصرار می کنی (مثلا اگه چیزی رو بخوای دیگه حکمش صادر شده ) اگه داریم در موردت حرفی می زنیم  کاملا متوجه می شی و واکنش نشون می دی. بازی اتل م...
9 تير 1392

*تولد بابایی*

یک بغل گل یاس یک سبد ستاره و یک دنیا عشق پیشکش تو بخاطر زیباترین روز دنیا که روز تولد توست.... تولدت مبارک یکم تیر ماه زاد روز بابایی بود,*بابا عمران تولدت مبارک* متاسفانه ما هنوز به منزل نو نقل مکان نکردیم و هنوز هم خیلی از وسایلمون در بسته بندی هستند و بنا بر این نتونستم تولد مفصلی واسه بابا عمران بگیریم. اما همون جشن کوچک و صمیمانه هم خیلی خوش گذشت.آنیتا خانم هم که از اول جشن همش چشمم به کیک بود,اصلا نه به دوربین نگاه می کرد و نه به ما,دنبال فرصت می گشت که ناخنک بزنه از قر هم هیچ خبری نبود تا ...........اینکه بالاخره کیک سرو شد و آنیتا خانم به جمع افتخار دادن... محمد عزیز هم(پسرخاله آنیتا)زحمت کشید...
1 تير 1392
1